جا برای من گنجشک زیاد است ولی...
من به درختان خیابان تو عادت دارم...

.

.

.

عشق داغی است که تا مرگ نیاید نرود
هر که بر چهره از این داغ نشانی دارد. 

.

.

.

یاد باد آنکه زما وقت سفر یاد نکرد

به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد

.

.

.

یاری اندر کس نمی بینم یاران را چه شد

دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

.

.

.

بگشا گره به ناخن تدبیر خویش
کز دست دیگران گره ای وا نمیشود

.

.

.

قلب من در شهر چشمان شما جا مانده است
قدر یک شب هم که شده از او پرستاری کنید

.

.

.

اي پرنده مسافرمن ،

من همون پوسيده تنها نشينم

هجرت تو هرچي بود، معراج تو بود

اما من اسير مرداب زمينم

.

.

.

مگه میشه از عروسک شعر عاشقونه ساخت
عاشق چیزی که نیست شد روی دریا خونه ساخت

.

.

.

نبايد بستن اندر چيز و كس دل
كه دل برداشتن كاريست مشكل

.

.

.

به شبهاي جدايي بس كه با ياد تو خو كردم

دل از غم سوخت ليك از ديده كسب آبرو كردم

.

.

.

سوگند می‌دهم به سر زلف خود ترا


کز من اگر شکسته تری یافتی بگو

.

.

.

رحم کن بر دل بی‌طاقت ما ای قاصد


ناامیدی خبری نیست که یکبار آری

.

.

.

غروب دوستی رنگش طلاییست گر چه آخرش رنج و جداییست

.

.

.

مازیاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود انچه میپنداشتیم

.

.

.

نیست درد عشق تو چون من درد پرورد دگر

اینکه دردم را نمی دانی بود در دگر

.

.

.

دل من بردی و من نیز ببُردم دل ِتو

دلخوری سخت ازین مامله اکنون تو چرا؟!!

.

.

.

من نميدانم که دل مي سوزد از غم يا جگر آتش افتاده است در جايي و دودي مي کند !

.

.

.

در این دنیا که مردانش عصا از کور می دزدند
من از خوش باوری این جا محبت جست و جو کردم

.

.

.

اگر چه هيچكس نيومد،سري به تنهاييت نزد ................. اما تو كوه درد باش،طاقت بيار و مرد باش

.

.

.

در راه رسيدن به تو گيرم كه بميرم


اصلا به تو افتاد مسيرم كه بميرم


يا چشم بپوش از من و از خويش برانم


يا تنگ در آغوش بگيرم كه بميرم... 

نظرات شما عزیزان: